آیا بی باوری کلید خوشبختی است؟

آیا بی باوری کلید خوشبختی است؟آیا بی باوری کلید خوشبختی است؟...

زمان کمی هست که به این نتیجه رسیدم که تجربه یه زندگی سرشار از شگفتی و خوشبختی و شادی زندگی ای هست که با قطع کردن کیسه های شن باورهای سنگین از بالن زندگی رخ میده ، باورهایی که مثل یه عینک خط افتاده یا تار و رنگی روی چشم عمل میکنند. باورهایی مثل اینکه "مردها همه نمک نشناس هستند" یا "زنها همه خیانتکار هستند" چیزهای مثل اینکه "مسلمان ها همه متعصب اند" یا "عربها همه بی فرهنگ هستند" و هزار و یک دلیل برای اینکه این ذهنیت رو اثبات کنیم می آوریم، فارغ از اینکه دلایلمان نه خردمندانه هستند و نه دارای استدلال محکم و بلکه یا براساس منطق صرف هستند یا هیجان صرف و یه جورهایی واکنشی به یه اتفاق در گذشته یا حال هستند که باعث آسیب به ما شده اند.
زندگی حقیقی از جایی شروع میشود که آرام آرام باورهایمان را با پاک کن جسارت پاک میکنیم و ترسناکی اش برایمان پیش بینی ناپذیری کردن زندگی است و ترس روبرویی با ناشناخته های دنیا، رفتار انسان ها و پدید هایی هستند که تا حال و با این باور برایمان شناخته شده و قابل پیش بینی بوده اند بعد از پاک کردن باور تبدیل به موجودات فضایی یا اتفاقات ناشناخته و معما گونه میشوند.
قوطه زدن در بی باوری به ما اجازه سیالیت اصیلی میدهد، باورهای قدرتمندی خواهیم داشت ولی ذره ای به آنها وابسته نخواهیم بود، رها خواهیم بود از هر باوری و این رهایی تجربه یک زندگی ناشناخته و پر از شگفت زدگی را به ما میدهد و زمانی که در بی باوری هستی در عمق ظلمات ناشناختگی پابرهنه قدم زدن هستیم زندگی اصیل را با تمامی رحم و بی رحمی اشت تجربه میکنیم. شاید هر لحظه شی تیزی درون پاهایمان فرو برود، شاید به دیواری از اعتقادات اطرافیانمان برخورد کنیم و شاید در دره تعصبات دیگران فرو افتیم اما بی باوری یک خاصیت دارد، بی باوری رویئن تنمان میکند و از همه اینها جان سالم به در خواهیم برد و معنای حواس پنجگانه را عمیقا و بسیار اصیل خواهیم چشید.
بی باوری این فضا را به ما میدهد که هر بار به یک موسیثی گوش دهیم و انگاری اولین بار است که به نوایش گوش می دهیم، هر بار به مکانی میروی انگاری اولین بار است و هر بار کسی را میبینی حتی مادرت را انگار اولین بار است که او را دیده ای و غرق در شگفتی می شوی و این باعث میشود که شعف در برخورد با زندگی و پدیده هایش را با گوش و پوست و استخوانت از نزدیک لمس کنی، دیگر درگیر هیچ بازی ای نمیشوی چون باوری به بازی نداری و از طرفی باوری به باورهایت نداری و میخواهی آزادانه تک تک مولکول های اکسیژن زندگی ات را درسته قورت بدهی و از شدت اکسیژن زیاد اشکهایت آرام نواخته شود.


سروش19 اردیبهشت 99

قصه لایفی‌نو

سلام!
اینجا "لایفی‌نو" سایت منه. اسم سایتم از ترکیب دو کلمه "لایف" به معنی زندگی و "نو" به معنی تازه و خلاق بودن، ساخته شده؛ "لایفی‌نو" يعني زندگی تازه و خلاق.
و من سروش هستم، یک کوچ حرفه‌ای که آدما رو در زندگی و کسب و کارشون همراهی می‌کنم تا زندگی زیسته اثربخش‌تر، خلاقتر و بهتری داشته باشند.

اگه میخوای از درباره بهتر زیستن بدونی پس همین حالا ایمیلت رو وارد کن و عضو شو...

تمامی حقوق وبسایت متعلق به لایفی نو. طراحی شده آشیانه پارس  ©