رهبران افسانه ای

چرا بعضی رهبران افسانه‌ای می‌شوند و چطور شما هم می‌توانید افسانه‌ای شوید؟

اگر از شما بخواهم چند رهبر افسانه‌ای را نام ببرید، به چه کسانی فکر می‌کنید؟ شاید به کسانی مثل مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ، مادر ترزا، ماندلا، مسیح، دالایی لاما و یا دیگران فکر کنید. این افراد به این دلیل افسانه‌ای شده‌اند که مانند استعاره‌ی سنگی که به حوضچه‌‌ای انداخته شده، تاثیری فراتر از محدودیت‌های انسانی داشته‌اند.

چه چیزی این افراد را خاص کرده است؟ آیا رهبران افسانه‌ای وجه مشترک و یا ویژگی خاصی دارند که کسب آن، می‌تواند توانایی رهبری انسان‌های عادی را به طرز چشم‌گیری افزایش می‌دهد؟

وجه مشترک رهبری افسانه‌ای:

در میان رهبران افسانه‌ای که نام بردم، یک وجه مشترک، الهام‌بخشی آن‌ها برای میلیون‌ها نفر در ایجاد تغییر و فداکاری -رسیدن به خیر بزرگ‌تر- است. اگر این مشاهده را به ساده‌ترین شکلش بیان کنیم، به شفاف‌ترین و دقیق‌ترین تعریف رهبری خواهیم رسید.

رهبران الهام‌بخشِ تغییرات مثبت در سایرین می‌شوند.

طبق این تعریف، رهبر کیست؟ آیا عنوان «رهبر» فقط برای سران شرکت‌ها یا سایر سازمان‌ها استفاده می‌شود؟ آیا برای رهبر بودن حتما باید سمت اجرایی داشت؟

حقیقت زیبا درباره‌ی رهبری این است که هر کس بخواهد می‌تواند رهبر باشد. رهبری با توجه به افراد و اهداف آغاز می‌شود؛ سایر ویژگی‌ها، آموختنی هستند.

آزمون لیتموس برای رهبری:

رهبر حقیقی و کسی که فقط عنوان رهبر دارد، تفاوت زیادی با هم دارند. برای همین وقتی می‌بینم مدیران ارشد شرکت، خود را تیم رهبری می‌نامند، اذیت می‌شود. در بهترین حالت، این کار تلویحا می‌گوید که فقط مدیران می‌توانند رهبر باشند. در حالت بد هم این نماد خودشیفتگی است، مثل ناپلئون که خود را امپراطور می‌نامید.

چطور می‌توانید بفهمید کسی واقعا رهبر است یا فقط متصدی سمت رهبری است؟ پاسخ این سوال در تحلیل تعریف رهبری نهفته است. بیایید نگاه دقیق‌تری به عناصر کلیدی رهبری بیندازیم:

١- الهام‌بخشی: رهبران با افراد در سطح عواطف ارتباط برقرار می‌کنند تا اعتماد به نفس و شجاعت لازم برای ایجاد تغییر و فداکاری برای هدف بزرگ‌تر را به آن‌ها بدهند.

٢-         مثبت بودن: پیروان می‌خواهند از خواسته‌های فردی بگذرند و تغییراتی ایجاد کنند که منجر به ساخت آینده‌ای بهتر و انسانی بهتر شود، و انگیزه‌شان ترس، انتقام یا زیاده‌خواهی نیست. منافع فداکاری آن‌ها شامل حال افراد متعددی می‌شود.

٣-         عمل: عمل سند انگیزش است. عمل مستمر، سند تعهد است. اگر اتفاقی نیفتد، پس انگیزه‌ای هم وجود نداشته است. اگر اعمال مستمر نباشند، مشکلی در رهبری وجود داشته است.

این سه عنصر رهبری، رشد دیگران، تغییر مثبت و دستیابی به هدف مشترک، در ترکیب با هم باعث ایجاد پیروانی مشتاق می‌شود. بنابراین آزمون لیتموس رهبری پاسخ به این سوال است:

اگر به افراد برای انجام کار، پول ندهم، باز هم از من پیروی خواهند کرد؟

بر اساس این آزمون، چند نفر از کسانی که در موضع قدرت هستند واقعا رهبرند؟

تنها کاری که همه‌ی رهبران انجام می‌دهند:

کمی به پاسخ این سوال فکر کنید « اگر به افراد برای انجام کار پول ندهم، باز هم از من پیروی خواهند کرد؟».

اگر به فکر فرو رفتید، سعی کنید به این سوال هم جواب بدهید: «آیا کسی دلش می‌خواهد شبیه به من باشد؟».

نکته: منظورم این نیست که «آیا کسی دلش می‌خواهد مثل من موفق باشد؟». افرادی که می‌خواهند یاد بگیرند که چطور مثل کسی موفق باشند، پیروان واقعی نیستند. آن‌ها فقط از افراد موفق استفاده می‌کنند تا خودشان جلو بیفتند و افراد موفقی که پیروان تحسین‌گر می‌خواهند از این افراد برای تغذیه خودپسندی‌شان استفاده می‌کنند.

پیرو واقعی کسی است که مستقل از موفقیتی که ممکن است رهبر داشته یا نداشته باشد، می‌خواهد شبیه رهبرش باشد و از او یاد بگیرد. رهبر کسی است که دیگران را آموزش می‌دهد و هدایت می‌کند، نه برای موفق شدن، بلکه برای دستیابی به قابلیت‌های فردی خودشان.

در این صورت، پذیرفتن ردای رهبری به معنای پذیرفتن مسئولیت آموزگاری است. هدایت و درس دادن، بسیار در هم تنیده هستند. ولی این درهم تنیدگی رهبری و درس دادن خطرناک هم هست چون حتی رهبران بد –آن‌هایی که فقط سمت رهبری دارند- هم چیزهایی می‌آموزند و همیشه در حال یاد دادن هستند. به همین دلیل رهبران همواره زیر نظر هستند.

انسان‌ها ذاتا خطر را شناسایی می‌کنند. افرادی که در سمت رهبری هستند می‌توانند روی زندگی و کار ما تاثیر بگذارند، پس افراد توجه خیلی بیشتری به آن‌ها می‌کنند. تقریبا هیچ حرف یا کارشان از نظر افراد، دور نمی‌ماند و افراد، رفتار و گفتار رهبران را صرفا مشاهده نمی‌کنند، بلکه دلایل حرف‌ها و اعمال آنها را نیز تفسیر می‌کنند. افراد پیوسته رهبران را زیر نظر دارند تا بفهمند چه کاری باید انجام بدهند که از خطر دور بمانند و به مزایایی دست پیدا کنند. رهبران چه آگاه باشند یا نه، همواره در حال یاد دادن هستند.

رهبران حقیقی این مسئولیت را با آغوش باز می‌پذیرند. افرادی که فقط سمت رهبری را اشغال کرده‌اند آگاه نیستند که همواره در حال درس دادن هستند، یا مسئولیت و عواقب آن را جدی نمی‌گیرند.

درس‌های که رهبران به ما می‌آموزند:

اگر بپذیریم که رهبران همواره در حال درس دادن هستند، این سوال پیش می‌آید که «من چه درسی می‌دهم؟»

وقتی افراد شما را در جلسات می‌بینند، یا رفتارتان وقتی با کسی مخالف هستید را می‌بینند، چه درسی می‌گیرند؟ آیا کسی را می‌بینند که دغدغه‌ی اولش پیشبرد موقعیت خودش است، یا کسی را می‌بینند که دغدغه‌ی رشد دیگران و کمک به کسب اهداف سازمانی دارد؟

افراد از مشاهده‌ی واکنش شما به اشتباهات یا بازخورد منفی چه درسی می‌گیرند؟ آیا یاد می‌گیرند وقتی چیزی خراب شد، طبق روال باید کسی را سرزنش کنیم، یا یاد می‌گیرند بهترین کار این است که سرزنش کردن را کنار بگذاریم، مسئولیت اشتباه را بپذیریم و به جایش روی حل مشکل تمرکز کنیم؟

بسیاری از ما نسبت به درس‌هایی که به دیگران می‌دهیم آگاهی نداریم، اما رهبران -رهبران حقیقی- خودشان درباره‌ی تاثیری که بر دیگران می‌گذارند تصمیم می‌گیرند.

اگر می‌خواهید آموزگار و رهبر خوبی باشید، اول باید پیرو و دانش‌آموز خوبی بشوید. همه‌ی رهبران عالی در تمام عمر، دانش‌آموز رهبری هم بوده‌اند. آن‌ها قبل از تلاش برای تغییر دیگران، سعی می‌کنند خودشان را تغییر بدهند. رهبران حقیقی به گاندی گوش می‌دهند که می‌گفت «خودت همان تغییری باش که می‌خواهی در دنیا اتفاق بیفتد.».

رهبرانی که تلاش می‌کنند طوری باشند که بقیه بخواهند شبیه‌شان شوند، مانند همان استعاره‌‌ی سنگی می‌شوند که در حوضچه‌ای افتاده و تاثیرش از خودش بسیار فراتر خواهد رفت.

برای آشنایی با سبک های دیگر رهبری می تونید  مقاله  "5 داستان تاثیرگذار از رهبران بزرگ دنیا" را مطالعه کنید.

 

 

قصه لایفی‌نو

سلام!
اینجا "لایفی‌نو" سایت منه. اسم سایتم از ترکیب دو کلمه "لایف" به معنی زندگی و "نو" به معنی تازه و خلاق بودن، ساخته شده؛ "لایفی‌نو" يعني زندگی تازه و خلاق.
و من سروش هستم، یک کوچ حرفه‌ای که آدما رو در زندگی و کسب و کارشون همراهی می‌کنم تا زندگی زیسته اثربخش‌تر، خلاقتر و بهتری داشته باشند.

اگه میخوای از درباره بهتر زیستن بدونی پس همین حالا ایمیلت رو وارد کن و عضو شو...

تمامی حقوق وبسایت متعلق به لایفی نو. طراحی شده آشیانه پارس  ©