نابغهی خلاق خودتون رو آزاد کنید؟
در این مقاله مهمترین و ضروریترین اطلاعاتم در مورد خلاقیت رو گردآوری کردم. موضوعاتی که در این مقاله به اشتراک گذاشتم عبارتند از: ماشین خلاقیت چگونه حرکت میکنه؟ چگونه نابغه خلاق پنهانتون رو کشف کنید، و چگونه از طریق بدل کردن تفکر خلاق به عادت، یک اثر معنادار خلق کنید. در این مقاله سعی کردم اصول اولیه همه چیزهایی که برای شروع تسلط بر خلاقیت نیاز هست رو ارائه بدم، حتی اگه برای انجامشون وقتی نداشته باشین!
و در پایان مقاله هم لیست کاملی از کتاب هایی در حوزه خلاقیت گذاشتم تا مطالعه کنین و لذت ببرین.
خلاقیت چیست؟
بیاین در ابتدا خلاقیت رو تعریف کنیم:
به ایجاد روابط جدید بین ایدههای قدیمی یا کشف روابط بین کانسپتها، پروسه خلاقیت میگن. تفکر خلاق، خلق یک چیز جدید از یک لوح خالی نیست، بلکه در نظر گرفتن و کشف کردن چیزیه که در حال حاضر وجود داره و ترکیب کردن اجزای آن چیز به صورتی که قبلا وجود نداشته هستش.
پس خلاق بودن ساده نیست، اما همه ایده های بزرگ از پروسه خلاقیت مشابهی تبعیت میکنن. در سال 1940، "جمیز وب یانگ" که یک مدیر تبلیغاتی بود، راهنمای کوتاهی به اسم "تکنیکی برای تولید ایده ها" منتشر کرد.
یانگ باور داشت که پروسه خلاق همیشه در پنج قدم شکل میگیره.
پروسه خلاق
قدم اول بر اساس یادگیریه. در این مرحله شما بر دو چیز متمرکز میشید. اول یادگیری مطالبی مشخص که مستقیما با کارتون در ارتباطه و دوم یادگیری مطالب عمومی با عمیق شدن در طیف وسیعی از مفاهیم مختلف.
در این مرحله، با نگاه کردن به حقایق از زوایای مختلف و آزمایش اونا از طریق تطبیق ایدههای مختلف با همدیگه، اونچه رو که یاد گرفتین امتحان میکنید.
در مرحله بعد مسئله رو کلا از ذهن تون خارج کنید و به کار دیگه ای که هیجان زدتون میکنه و بهتون انرژی میده بپردازید.
زمانی که شما فکر کردن در مورد ایده رو متوقف میکنید، ایدههای مختلف بصورت یک بینش لحظهای و انرژی تجدید شده به سمتتون حجوم میارن.
برای موفقیت هر ایدهای، شما باید اون ایده رو در دنیای واقعی منتشر کنید و در معرض انتقاد قرار بدین و در صورت نیاز براساس بازخوردها و انتقادات اصلاحش کنید.
آیا چیزی به اسم "خلاق بالفطره" وجود داره؟
ما اغلب وقتیکه به خلاقیت فکر میکنیم، این پدیده رو به عنوان یه مهارت طبیعی می بینیم که بعضیا ذاتا این مهارت رو دارن و بعضیا هم نه، تحقیقات نشون میده که خلاقیت و عدم خلاقیت یادگرفتنیه.
براساس تحقیقات روانشناختی پروفسور باربارا کر، "به طور تقریبی 22 درصد از واریانسها در خلاقیت تاثیر گرفته از ژن ها هستند." این مطالعات براساس تحقیق روی تفاوتها در تفکر خلاق بین مجموعه دوقلو ها به دست اومده.
این مطالعات به ما میگن که ادعای " من خلاق نیستم" بهانه ای برای اجتناب از تفکر خلاقه. اگه بخوایم دقیقتر بگیم، برخی انسانها الویتی برای بیشتر خلاق بودن دارن. بنابراین، هر انسانی با سطحی از مهارتهای خلاقیت به دنیا میاد و تفکر خلاق قابل آموزش و تقویته.
سه درس از مشاهیر خلاقیت
به زودی: روتین 15 دقیقهای آنتوی
داستان استراتژی عجیبی که دکتر سایوس برای آثار بزرگ خودش انتخاب کرد این بود که در سال 1960، بنیانگذار "انتشارات خانه تصادفی" دکتر سایوس را به چالشی دعوت کرد تا او یک کتاب سرگرمی برای کودکان بنویسه و در این کتاب فقط از 50 کلمه متفاوت استفاده کنه. نتیجه کتابِ کوچکی به نام "تخم مرغهای سبز و هام" شد. در لینک زیر چیزی که می تونیم از دکتر سایوس یاد بگیریم رو آوردم:
به زودی: داستان استراتژی عجیب دکتر سایوس
چگونه نوابغ خلاق از پی ایدههای خلاقانه طلوع میکنن؟ نویسنده کتابهای پرفروش "مارکوس زوساک" تخمین زده بود که بازنویسی اولین بخش از کتاب محبوبش "دزد کتاب" حدود 150 تا 200 مرتبه طول میکشه. اخلاق حرفهای و حس مسئولیت پذیریش واقعیتی رو در مورد اینکه چگونه نوابغ خلاق خودشون رو نشون میدن بیان میکنه. در لینک زیر می تونید این قصه جذاب رو بخونید:
به زودی: طلوع نوابغ خلاق
چگونه خالق باشیم؟
قدم اول: به خودتون اجازه بدین که مزخرف بگید!
در هر تلاش و کوششِ خلاقی، به خودتون اجازه بدین آزادانه مزخرف بگید! راهی به غیر از این ندارین. بعضی وقتا باید چهار صفحه فاجعه آمیز بنویسین تا یک جمله خوب ازش در بیاد.
خلق اثری قابل استفاده و موجه مثلِ کشف طلاست. باید مقدار زیادی آشغال و صخره رو الک کنید تا بتونید به تکهی کوچکی طلا برسید. اگه به خودتون اجازه بدین که جریان اندیشه درونتون حرکت کنه، تکه های کوچک نبوغ رو از میان این جریان پیدا میکنید.
قدم دوم: براساس یک برنامه زمانبندی شده خلق کنید
هیچ عملی به اندازه اینکه خودتون رو مجبور به خلق کردن مداوم کنید، نبوغ خلاقانهتون رو نمایان نمیکنه. تنها راه شایستگی در مسیر ایدهپردازی روی آثارتون، بیشتر و بیشتر تمرین کردنه. کسی که صرفا در حال تئوری پردازی در مورد پرفروشترین کتابه، هیچ وقت کتابی نمینویسه. به همین صورت، نویسندهای که هر روز تلاش میکنه و کونش رو روی صندلی قرار میده و دستاش رو روی کیبورد میذاره، تمام وجودش در حال یادگیری روند خلاقیته و در نهایت اثری ماندگار خلق میکنه.
اگه میخواین یه کار خلاق حرفهای انجام بدین، از خواب بیدار نشید و با خودتون نگید "آرزو میکنم که امروز بهم الهام بشه." شما نیاز به تصمیمی جدی در مورد این موضوع دارید. یک برنامه زمانبندی شده برای کاراتون ایجاد کنید. نابغه خلاق، زمانی خودش رو بهتون نشون میده که به قدر کافی زمان گذاشته باشید تا کم کم ایده های معمولی از روند کارتون حذف بشن و ایدههای عالی جاشون رو بگیرن.
قدم سوم: تمومش کن لعنتی!
یه کارو تموم کن لعنتی! هر چیزی! تحقیق کردن، برنامهریزی و آماده سازی رو برای انجام کار متوقف کنید و کارو شروع کنید. مهم نیست که چقدر خوب یا بده. شما قرار نیست در اولین کارتون شقل القمر کنید، فقط کافیه به خودتون ثابت کنین چیزی که برای خلق کردن نیازه را دارید.
هیچ هنرمند، ورزشکار، کارآفرین یا دانشمندی رو پیدا نمی کنین که به خاطر کارهای نیمه کارش موفق شده باشه. مباحثه رو در مورد اینکه چه چیزی باید بسازید تموم کنید و فقط خلقش کنید.
قدم چهارم: کارِتون رو قضاوت نکنید
هر کسی برای رسیدن به یک هنر برتر میجنگه، حتی هنرمند برتر.
هر فردی که چیزی رو دائما میسازه، بعدش شروع به قضاوت اثر خودش میکنه. من هر دوشنبه و پنجشنبه مقاله جدید مینویسم. بعد از ضمیمه کردن اون به برنامه سه ماههی انتشارم، شروع به قضاوت کردنش میکنم. آروم آروم متقاعد شدم که باید ایده های خوب و در دسترس رو منتشر کنم. بهترین مقالهام، 8 ماه بعد از این تصمیم به دنیا اومد.
این طبیعیه که ما کارمون رو قضاوت کنیم و وقتی متوجه میشیم اثرمون به اون اندازه که امید داشتیم فوق العاده نبوده احساس ناامیدی کنیم و یا با همه تلاشی که کردیم کارمون بهتر نشده. اما نکته کلیدی اینه که اجازه ندید این نارضایتی شما رو از ادامه کار مایوس کنه.
شما باید به اندازه کافی خویشتندوستی رو در خودتون تقویت کنید تا اجازه ندید خودقضاوتی و خودانتقادی بر حس خویشتندوستی تون غالب بشه. مطمئنا شما نگران اثرتون هستین، اما خیلی جدیش نگیرید و راحت بهش بخندین و به خلق چیزی که بهش عشق میورزید ادامه بدید. اجازه ندید قضاوت مانع خلق شما بشه.
قدم پنجم: همواره پاسخگو و مسئول باشید
کارتون رو به صورت عمومی به اشتراک بذارید. این باعث میشه احساس مسئولیت کنین تا در نتیجه اون، بهترین اثرتون رو خلق کنین. این موضوع میتونه باعث بشه که بازخورد بگیرین تا بتونین کارتون رو بهبود بدین و وقتی دیگران با آثارتون ارتباط میگیرن، باعث میشه الهام بگیرین و از طرفی هم بیشتر به خلق کردن اهمیت بدین.
گاهی اوقات به اشتراک گذاشتن اثرتون این معنی رو میده که باید با منتقدان و افرادی که ازتون متنفرند سروکار داشته باشین. اما اکثرا این اتفاق نمیوفته و تنها اتفاقی که میوفته اینه که شما افرادی رو جذب میکنین که باهاتون هم عقیده هستن، از چیزی که شما رو هیجان زده میکنه هیجان زده میشن، و متوجه میشین چه کسی از کارِتون حمایت میکنه و چه کسی نه.
دنیا به افرادی نیاز داره که آثار خلاقشون رو ارایه میدن. ممکنه چیزی که برای شما بسیار ساده به نظر میرسه برای دیگران اثری درخشان باشه. اما هیچوقت به این موضوع پی نمی برین مگه اینکه آثارتون رو به اشتراک بذارین.
پیدا کردن نابغه خلاقتون آسونترین کار دنیاس: کارت رو انجام بده، چیزی رو تموم کن، بازخورد بگیر، راهی برای بهبود پیدا کن، دوباره فردا اثرت رو به نمایش بذار. برای ده سال تکرارش کن یا بیست سال یا اصلا سی سال.
الهام بخشی چیزیه که بعد از جون کندن خودش رو نشون میده.
بهترین کتاب های خلاقیت (به پیشنهاد شهرام سیف هاشمی)
مقاله اصلی رو می تونید از اینجا بخونید.
سلام!
اینجا "لایفینو" سایت منه. اسم سایتم از ترکیب دو کلمه "لایف" به معنی زندگی و "نو" به معنی تازه و خلاق بودن، ساخته شده؛ "لایفینو" يعني زندگی تازه و خلاق.
و من سروش هستم، یک کوچ حرفهای که آدما رو در زندگی و کسب و کارشون همراهی میکنم تا زندگی زیسته اثربخشتر، خلاقتر و بهتری داشته باشند.
تمامی حقوق وبسایت متعلق به لایفی نو. طراحی شده آشیانه پارس ©