رهبران به عنوان کوچ

در مواجهه با تغییرات، شرکت‌ها متوجه شده‌اند که نمی‌توان از مدیران انتظار داشت که همه‌ی پاسخ‌ها را داشته باشند و رهبری و کنترل دیگر قابل‌اجرا نیست. درنتیجه، بسیاری از شرکت‌ها به سمت الگوهای مربی‌گری پیش می‌روند که در آن مدیران با طرح سؤال و ارائه‌ی حمایت و راهنمایی به جای دستور دادن، حل مسئله را تسهیل می‌کنند و رشد کارمندان را تشویق می‌نمایند. 

روزگاری، بیشتر افراد با ایجاد تخصص در حوزه‌ی فنی، مشاغل موفق خود را آغاز می‌کردند و سرانجام وارد حوزه‌ی مدیریت می‌شدند و بعد از مدتی به عنوان یک مدیر شروع به کار می‌گردند.  آن‌ها می‌دانستند که چه کاری باید انجام شود و به دیگران نحوه‌ی انجام این کار را آموزش می‌دادند و عملکرد آن‌ها را ارزیابی می‌کردند. نام حرفه‌ی آن‌ها، فرماندهی و کنترل بود و هدف‌شان این بود که کارمندان خود را راهنمایی کرده و سعی کنند کار خود را توسعه دهند. زیرا تمایل داشتند موفقیت‌های بیشتری برای خود رقم بزنند.

 اما امروزه این گونه نیست، مدیران و رؤسای شرکت‌ها دیگر مثل گذشته، پاسخ تمام سؤالات را نمی‌دانند و نمی‌توانند کارمندان خود را مانند یک کوچر (coacher) تشویق کنند. بیزینس کوچ (Business-coach) یکی از شاخه‌های کوچینگ می‌باشد که در اکثر شرکت‌ها، در ایران و جوامع بین الملل، در حال اجرا است.

 نقش مدیر، به طور خلاصه، تبدیل شدن به یک سوال کننده و فیدبک دهنده‌ی حرفه‌ای است. این یک تغییر چشم‌گیر و اساسی است و ما در این سال‌ها آن را از نزدیک مشاهده کرده‌ایم. طی دهه‌ی گذشته، ما در تحقیقات مداوم خود در مورد چگونگی تحول سازمان‌ها برای عصر دیجیتال، شاهد استفاده از روش کوچینگ بوده‌ایم و متوجه شده‌ایم که بیشتر شرکت‌هایی که با آن‌ها کار می‌کنیم؛ در آموزش رهبران خود به عنوان کوچ سرمایه‌گذاری می‌کنند. 

به طور کلی، کوچینگ در فرهنگ‌های مختلف به معنای یادگیری یا همان مهارتی است که همه‌ی مدیران نیاز دارند تا آن را توسعه دهند.

 امروزه شرکت‌ها از روش سنتی کنترل دور شده‌اند:

این بینش بسیار ارزشمند است. در این روزها دیگر نمی‌توان با دستور دادن و تهدید و یا حتی تشویق‌های نا به جا از کارمندان انتظار کار با کیفیت و ماندگار داشت. گاهی شخص مدیر شرکت هم نیاز به یک کوچ دارد؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که یک کوچ به عنوان رهبر برای یک سازمان در نظر گرفته می‌شود. چرا که کوچ‌ها با تک‌تک افراد یک شرکت صحبت می‌کنند و ویژگی‌های منحصر به فرد آن‌ها را پیدا می‌کنند و این کار موجب می‌شود تا کوچ به پتانسیل واقعی شرکت واقف شود و به کمک همین ویژگی‌ها بتواند سازمان را به درستی هدایت کند و آن را برای رسیدن به اهدافش یاری نماید. امروزه بیش از هر زمان دیگری، کوچینگِ کسب و کار یا همان بیزینس کوچینگ به عنوان ابزاری حیاتی برای تغییر سازمانی و پیشبرد اهداف مورد نیاز است.

رهبران کنونی شرکت  باید به نوعی  کوچ باشند. آن‌ها هر روز در فعالیت‌ها، گفتارها و اعمال خود بر مردم تأثیر می‌گذارند. اعمال و رفتار رهبران یک ابزار اساسی برای کمک به سازمان‌ها برای پیشرفت است. 

از طریق کوچینگ، مدیران می‌آموزند که چگونه ارزش تیم‌ها و سازمان‌ها را ارتقا دهند. یکی از مزایای کوچینگ شغلی این است که اعتقادات و ارزش‌ها را روشن می‌کند و به کارمندان و مدیران توانایی هدایت را می‌دهد تا آن‌ها نیز تبدیل به یک رهبر صاحب نظر شوند.

قصه لایفی‌نو

سلام!
اینجا "لایفی‌نو" سایت منه. اسم سایتم از ترکیب دو کلمه "لایف" به معنی زندگی و "نو" به معنی تازه و خلاق بودن، ساخته شده؛ "لایفی‌نو" يعني زندگی تازه و خلاق.
و من سروش هستم، یک کوچ حرفه‌ای که آدما رو در زندگی و کسب و کارشون همراهی می‌کنم تا زندگی زیسته اثربخش‌تر، خلاقتر و بهتری داشته باشند.

اگه میخوای از درباره بهتر زیستن بدونی پس همین حالا ایمیلت رو وارد کن و عضو شو...

تمامی حقوق وبسایت متعلق به لایفی نو. طراحی شده آشیانه پارس  ©