نام تجاری یک کسبوکار مهمتر از آن چیزی است که تصور میشود. در ظاهر، برند ممکن است به نظر برسد که فقط از عناصری مانند لوگو و رنگ تشکیل شده است، اما برند در واقع هویت کل کسبوکار است. برند به یک کسبوکار شخصیت میبخشد. برندسازی همیشه یک بخش حیاتی از تجارت بوده است، اما ممکن است اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم باشد. با رسانههای اجتماعی، مصرفکنندگان هر روز در معرض برندهای جدید قرار میگیرند. این میتواند برای مصرفکنندگانی که گزینههای زیادی دارند و میتوانند برای یافتن بهترین گزینه تحقیق کنند عالی باشد، اما کار را برای مشاغل سختتر میکند. امروزه رقابت بسیار زیادی وجود دارد، بنابراین کسبوکارها باید برای اطمینان از اینکه در میان جمعیت برجسته هستند، مسافت بیشتری را طی کنند. برای انجام این کار، باید روی ایجاد یک برند قوی سرمایهگذاری کنید که توجه مردم را به خود جلب کرده و حفظ کند. با برندسازی مناسب، شما این شانس را دارید که بر نحوه درک افراد از کسبوکارتان کنترل داشته باشید، بنابراین نمیخواهید این موضوع را نادیده بگیرید.
یکی از مهمترین و ضروریترین روشهایی که صاحبان کسبوکارها میتوانند نام تجاری خود را قوت بخشند این است که بر روی برندینگ سازمانی هم تمرکز کنند. برندسازی تنها با مارکتینگ و تبلیغات در خارج از سازمان محدود نیست بلکه در درون سازمان هم باید جاری و ساری شود. نام تجاری خارجی بخشهایی از شرکت است که عموم میتوانند آن را ببینند، در مواردی مانند لوگوی برند، رنگهای شرکتی، وبسایت، بروشورها، رسانههای اجتماعی و طرحهای چاپی. جنبههای بصری برند با ارزشهایی که کسبوکار از آن حمایت میکند و تجربهای که آن سازمان قصد دارد به مشتریان و ذینفعان خود در هنگام تعامل با سازمان ارائه دهند، ترکیب میشود. با تمام این اوصاف، نام تجاری داخلی کارفرما به کسبوکار کمک میکند تا ویژگیهای برند در داخل سازمان تعریف شود تا کارکنان بتوانند محصولات و خدمات را به روشی متقاعدکننده ارائه دهند و شرکتی که در آن مشغول به کار هستند را از رقبایش متمایز کنند.
برندینگ سازمانی با تشویق کارمندان به پذیرش ارزشهای شرکت به تقویت برند کلی شرکت کمک میکند. در انجام این کار، نحوهی تعامل کارکنان با مشتریان و ذینفعان کسبوکار را به همراه خواهد داشت. برندینگ سازمانی باید منعکسکنندهی کارهایی باشد که خارج از سازمان انجام میشود و این شامل عناصر سبکی برند و همچنین روش کلی شرکت است که خود را نشان میدهد. این کار نه تنها کارمندان را با هویت برند آشنا میکند، بلکه گنجاندن آن در تلاشهای داخلی سازمان نیز به اطمینان از معتبر بودن برند کمک میکند - نه فقط چیزی که یک برند برای دنیای بیرون به نمایش میگذارید.
برندینگ سازمانی باید اولویت هر مدیری و مشاور برندینگ سازمانی باشد و کارمندان باید با برند زندگی کنند. وقتی کارمندان و کارکنان یک سازمان از نظر احساسی روی برند سرمایهگذاری میکنند، به احتمال زیاد به شرکت وفادارتر خواهند بود، بهرهوری و الهام بیشتری خواهند داشت و با انگیزه و نوآور خواهند بود. یک برند داخلی قوی به یک سازمان کمک میکند تا کارکنانی را جذب کنید که با باورها و ارزشهای آن شرکت همسو هستند.
همچنین استراتژی برندینگ سازمانی درست به تبدیل کارکنان به "سفیران برند" کمک میکند – در این شرایط نه تنها آنها چهرهی عمومی سازمان هستند، بلکه آنها برند را در تمام جنبههای زندگی خود نمایندگی میکنند. هنگامی که آنها به برند اعتقاد دارند، احتمالاً از آن برند حمایت میکنند، موفقیتهای شرکت را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند و کسبوکار را به شرکت ارجاع میدهند.
برندسازی داخلی فرآیند برقراری ارتباط و ترکیب کارکنان شرکت در فلسفه و شخصیت برند، به منظور ارائهی ابزاری برای کارمندان است تا بهترین مسئول در ارائه فضایل، ویژگیها و مزایای تجربه یک برند باشند. این اقدام برای برجسته کردن کارکنان است تا آنها بخشی از فرآیندهای برند باشند.
برای اجرای استراتژی برندینگ سازمانی، ابتدا باید درک کنیم که این بر سه رکن اساسی استوار است:
حال به بیان سادهتر، لازم است که روابط کارکنان با مدیران مثبت باشد زیرا آنها هستند که برند را میفروشند و مدیران هستند که در وهله اول برند را به کارکنان میفروشند. از سوی دیگر، پرورش استعداد کارکنان، ایجاد انگیزه در کارکنان و تقویت رشد آن نیز حائز اهمیت است، زیرا هر چه توانمندتر در رسیدن به اهداف خود باشد، توانایی بیشتری در پاسخگویی به چالشهای کارگری خواهد داشت.
به همین ترتیب، سرمایهگذاری در منابع انسانی از اهمیت حیاتی برخوردار است، زیرا آنها مسئول جذب و انتخاب کارکنانی خواهند بود که به بهترین وجه با فلسفه شرکت، یعنی ارزشها، اهداف، اهداف، چشمانداز تجاری و مدیریت فعلی آنها سازگاری داشته باشند، اما در عین حال آنها را نیز در اختیار خواهند داشت. مسئولیت مدیریت و نزدیکترین ارتباط با کارکنان برای آگاهی از رضایت شغلی آنها.
وظایف یک مشاور برندینگ سازمانی بسیار پراهمیت است و تقریباً او جای هیچ خطایی ندارد زیرا هر گونه اشتباه از طرفش یا استراتژی تدوین شدهاش ممکن است اعتبار یک برند از درون سازمان را به خطر بیندازد. یک مشاور برندینگ سازمانی باید اهمیت ساخت یک برند را بداند و فارغ از اینکه به زیبایی لوگو یا یک مکان تبلیغاتی یا یک نشریه در شبکههای اجتماعی فکر کند، باید نگران این باشد که ستونهای برند سازمان از درون چقدر قوی هستند.
مشاوره برندینگ سازمانی در قدم اول میتواند استراتژی خود را به گونهای طراحی کند که آموزش کارکنان سازمان در اولویت باشد تا آنها در پروسهی برندسازی سازمانی همراهتر و آگاهتر باشند. مهم است که کارکنان آموزش ببینند زیرا روندهای کار، مدیریت و تجارت با سرعت بسیار پیش میروند و اگر کارکنان در زمان غارها بمانند، نمیدانند چگونه با فنآوریهای جدید کنار بیایند و این به ضرر برند تبدیل میشود. پس آموزش در قدم اول است، این کاری است که تمامی برندهای مهم در سراسر دنیا انجام میدهند. زمانی که کارکنان درک میکنند یک سازمان برای رشد و پیشرفت آنها تلاش میکند و انرژی و هزینه صرف میکند، آنها به برند وفادارتر میشوند و آن سازمان را برای کار کردن به سایر دوستان خود معرفی میکنند. همین معرفی یعنی برندسازی از درون سازمان به خوبی شکل گرفته است.
همچنین مشاوره برندینگ سازمانی باید در استراتژی خود برای عملکرد و مهارتهای کارکنان ارزش قائل باشد و سیستم پاداش و تشویق را طراحی کند. زمانی که کارکنان متوجه میشوند سازمان تلاشهای آنها را میبیند، برای انجام کارهای بیشتر انگیزه میگیرند. در ضمن، مشاوره برندینگ سازمانی خوب و با تجربه میداند که باید از مهارتهایی که کارکنان یک سازمان دارند، چگونه استفاده کند،. او فضاهایی را برای آنها فراهم میکند تا آنچه را که میدانند بیان کنند و آموزش ببینند، زیرا این برای ادغام بخش و اتحاد بین همکاران بسیار عالی خواهد بود و در نهایت بر روی برندسازی از درون سازمان تأثیر چشمگیری خواهد گذاشت.
مدیران کاردان از اهمیت برندسازی سازمانی آگاه هستند و آن را در سازمان خود به کار میگیرند . آنها برای کاهش ریسک اشتباه در استراتژی برندسازی سازمانی از مشاوران برندینگ سازمانی استفاده میکنند و کار را به کاردان میسپارند.
سلام!
اینجا "لایفینو" سایت منه. اسم سایتم از ترکیب دو کلمه "لایف" به معنی زندگی و "نو" به معنی تازه و خلاق بودن، ساخته شده؛ "لایفینو" يعني زندگی تازه و خلاق.
و من سروش هستم، یک کوچ حرفهای که آدما رو در زندگی و کسب و کارشون همراهی میکنم تا زندگی زیسته اثربخشتر، خلاقتر و بهتری داشته باشند.
تمامی حقوق وبسایت متعلق به لایفی نو. طراحی شده آشیانه پارس ©